کد مطلب:314099 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:177

به هیچ کس نگفتم
2. باز هم مریضی داشتم كه وی را به تهران بردم ولی دكترها جوابش كردند و با دل شكسته برگشتم. ماجرا را به هیچ كس نگفتم. و خود نصف شب برخاسته، با گریه ی زیاد توسل پیدا كردم. سپس دوباره او را نزد دكتر بردم و پس از معاینه، دكتر و چند نفر دیگر گفتند: بیمارتان هیچ مشكلی ندارد و عمل كرد. در اینجا هم از توسل نتیجه گرفتم و نذر هم ادا شد. آری، ذكر 133 بار



«یا كاشف الكرب عن وجه الحسین

اكشف كربی بحق أخیك الحسین»



حاجت مرا برآورده ساخت.



نماز عشق



چشمم از اشك پر و، مشك من از آب تهی ست

جگرم، غرقه به خون و تنم از تاب، تهی ست



گفتم: از اشك كنم آتش دل را خاموش

پر ز خوناب بود چشم من، از آب تهی ست



به روی اسب، قیامم به روی خاك، سجود

این نماز ره عشق است، ز آداب تهی ست



جان من می برد آبی كه ازین مشك چكد

كشتیم غرق در آبی كه ز گرداب، تهی است!



هر چه بخت من سرگشته، به خواب ست حسین!

دیده ی اصغر لب تشنه ات از خواب، تهی ست



دست و مشك و علمم، لازمه ی هر سقاست

دست عباس تو از این همه اسباب، تهی ست!



مشك هم، اشك به بی دستی تو می ریزد

بی سبب نیست اگر مشك من از آب، تهی ست [1] .





[ صفحه 501]




[1] سروده ي سيد شهاب موسوي يزدي (شهاب).